در مورد در نظر گرفتن دیگران به عنوان نقطه مرجع، به نظر می رسد رسانه های جمعی به شدت بر مقایسه اجتماعی ظاهر به عنوان معیار زیبایی ایده آل در سه فرهنگ تأثیر می گذارند. همانطور که در جدول 3 نشان داده شده است، حتی اگر شرکت کنندگان را محدود نکردیم که چه کسانی می توانند به عنوان محرک انتخاب شوند (به عنوان مثال، آشنایان یا افراد مشهور)، تنها 53 مورد (14 کره ای، 24 چینی و 15 ژاپنی) از 236 محرک (80 کره ای، 93 چینی) ، و 63 ژاپنی) آشنایان را به عنوان نمایندگان زیبایی ایده آل انتخاب کردند. این نشان می دهد که رسانه های جمعی به طور قابل ملاحظه ای بر شکل گیری ادراک زنان از زیبایی ایده آل تأثیر می گذارند، که با مطالعات قبلی که رسانه های جمعی مانند مجلات مد، آگهی های بازرگانی، برنامه های تلویزیونی و افراد مشهور را به عنوان نقاط مرجع مقایسه اجتماعی از نظر ظاهری معرفی کرده اند مطابقت دارد. [68-70]. برای فرهنگهای کرهای و چینی، به نظر میرسید که کلیشههای سختگیرانهای از نقاط مرجع آنها وجود داشته باشد، زیرا محرکهای "زیبایی فرهنگی" عمدتاً به چند سلبریتی محدود میشد. همانطور که در جدول 3 نشان داده شده است، بیش از 50 درصد از محرک های کره ای دو بازیگر زن محبوب در کره جنوبی، کیم تائه هی و سونگ هی-کیو را به عنوان نماینده «زیبایی فرهنگی» انتخاب کردند. برای شرکتکنندگان چینی، 41.30 درصد از محرکها، بازیگران زن فن بینگبینگ و ژانگ زییی را به عنوان دو نماینده برتر «زیبایی فرهنگی» انتخاب کردند. با این حال، به نظر میرسد که شرکتکنندگان فرهنگ ژاپنی زیبایی فردی را پذیرفتهاند، زیرا معیارهای متنوعتری را در محرکهای معرف «زیبایی فرهنگی» خود پذیرفتهاند. همانطور که در جدول 3 نشان داده شده است، تنها 32.26 درصد از محرک های ژاپنی افراد مشهور، ماتسوشیما ناناکو و کیتاگاوا کیکو را به عنوان نمایندگان "زیبایی فرهنگی" شناسایی کردند که کمترین درصد در بین سه فرهنگ بود. علاوه بر این، اجماع در مورد محرک های خاص در ژاپن کمتر از دو فرهنگ دیگر بود. مصاحبهگر کرهای 15، یکی از طرفداران پر و پا قرص یک برنامه تلویزیونی عملی جراحی زیبایی، گفت: «من این برنامه را تماشا کردم تا هیچ قسمتی را از دست ندهم. این یک تغییر واقعی بود. کاملا عوض شده بودند. من میتوانستم جراحی زیبایی انجام دهم، اگر بتوانم مانند آنها عوض کنم و فقط حدود 30،000 یا 40،000 دلار بپردازم." این اظهار نظر حاکی از آن است که رسانه های جمعی تأثیر زیادی بر مقایسه اجتماعی او از نظر ظاهری به عنوان معیار زیبایی ایده آل در کره جنوبی داشته اند.
در مورد در نظر گرفتن دیگران به عنوان نقطه مرجع، به نظر می رسد رسانه های جمعی به شدت بر مقایسه اجتماعی ظاهر به عنوان معیار زیبایی ایده آل در سه فرهنگ تأثیر می گذارند. همانطور که در جدول 3 نشان داده شده است، حتی اگر شرکت کنندگان را محدود نکردیم که چه کسانی می توانند به عنوان محرک انتخاب شوند (به عنوان مثال، آشنایان یا افراد مشهور)، تنها 53 مورد (14 کره ای، 24 چینی و 15 ژاپنی) از 236 محرک (80 کره ای، 93 چینی) ، و 63 ژاپنی) آشنایان را به عنوان نمایندگان زیبایی ایده آل انتخاب کردند. این نشان می دهد که رسانه های جمعی به طور قابل ملاحظه ای بر شکل گیری ادراک زنان از زیبایی ایده آل تأثیر می گذارند، که با مطالعات قبلی که رسانه های جمعی مانند مجلات مد، آگهی های بازرگانی، برنامه های تلویزیونی و افراد مشهور را به عنوان نقاط مرجع مقایسه اجتماعی از نظر ظاهری معرفی کرده اند مطابقت دارد. [68-70]. برای فرهنگهای کرهای و چینی، به نظر میرسید که کلیشههای سختگیرانهای از نقاط مرجع آنها وجود داشته باشد، زیرا محرکهای "زیبایی فرهنگی" عمدتاً به چند سلبریتی محدود میشد. همانطور که در جدول 3 نشان داده شده است، بیش از 50 درصد از محرک های کره ای دو بازیگر زن محبوب در کره جنوبی، کیم تائه هی و سونگ هی-کیو را به عنوان نماینده «زیبایی فرهنگی» انتخاب کردند. برای شرکتکنندگان چینی، 41.30 درصد از محرکها، بازیگران زن فن بینگبینگ و ژانگ زییی را به عنوان دو نماینده برتر «زیبایی فرهنگی» انتخاب کردند. با این حال، به نظر میرسد که شرکتکنندگان فرهنگ ژاپنی زیبایی فردی را پذیرفتهاند، زیرا معیارهای متنوعتری را در محرکهای معرف «زیبایی فرهنگی» خود پذیرفتهاند. همانطور که در جدول 3 نشان داده شده است، تنها 32.26 درصد از محرک های ژاپنی افراد مشهور، ماتسوشیما ناناکو و کیتاگاوا کیکو را به عنوان نمایندگان "زیبایی فرهنگی" شناسایی کردند که کمترین درصد در بین سه فرهنگ بود. علاوه بر این، اجماع در مورد محرک های خاص در ژاپن کمتر از دو فرهنگ دیگر بود. مصاحبهگر کرهای 15، یکی از طرفداران پر و پا قرص یک برنامه تلویزیونی عملی جراحی زیبایی، گفت: «من این برنامه را تماشا کردم تا هیچ قسمتی را از دست ندهم. این یک تغییر واقعی بود. کاملا عوض شده بودند. من میتوانستم جراحی زیبایی انجام دهم، اگر بتوانم مانند آنها عوض کنم و فقط حدود 30،000 یا 40،000 دلار بپردازم." این اظهار نظر حاکی از آن است که رسانه های جمعی تأثیر زیادی بر مقایسه اجتماعی او از نظر ظاهری به عنوان معیار زیبایی ایده آل در کره جنوبی داشته اند.
در این مطالعه رقابت اجتماعی ظاهری در کره جنوبی و ژاپن شدیدتر بود. همانطور که در جدول 4 نشان داده شده است، 14 (77.78%) از مصاحبه شوندگان کره ای و 11 (64.71%) از مصاحبه شوندگان ژاپنی به رقابت اجتماعی ظاهری در طول FGI اشاره کردند، در حالی که تنها هشت (32.00%) مصاحبه شونده چینی به آن اشاره کردند. به طور خاص، میانگین تعداد ارجاعات به ازای هر مصاحبه شونده که رقابت اجتماعی را در ظاهر در FGIهای کره ای بیان می کرد، 4.71 بود که تقریباً دو برابر بیشتر از دو فرهنگ دیگر بود. این ارقام را میتوان اینطور تفسیر کرد که قدرت اجتماعی زیبایی در فرهنگهای کره جنوبی و ژاپنی قویتر از فرهنگ چینی است، زیرا مصاحبهشوندگان چینی معتقد بودند که توانایی زنان برای موفقیت اجتماعی بسیار مهمتر از ظاهر است. در مقابل، پدیده «توانمندسازی اجتماعی زیبایی» در فرهنگهای کرهای و ژاپنی برجستهتر است، به این معنی که زنان زیبا فرصتهای اجتماعی بیشتری نسبت به زنان کمتر زیبا دارند. مصاحبه شونده کره ای 13، دانشجوی کارشناسی ارشد که از یک دانشگاه معتبر فارغ التحصیل شده و هفت سال سابقه کار در صنعت مد دارد، گفت: «در واقع این دلیلی بود که من جراحی زیبایی انجام دادم. زمانی که من شروع به کار کردم، فقط چند کارمند بودند که مدرک دانشگاهی داشتند. تعداد زیادی کارمند از یک مدرسه فنی حرفه ای بودند، اما آنها بسیار زیبا بودند. وقتی آنها را دیدم، پشیمان شدم که این مدت به مدرسه رفتم و شهریه گران پرداختم. آنها مثل من کار می کردند و پول مشابهی به دست می آوردند. چرا دوران سختی را برای فارغ التحصیلی از دانشگاه پشت سر گذاشتم؟» مصاحبه شونده ژاپنی 6 نیز گفت: «او دوست من در دبیرستان بود و بسیار زیبا بود. چون دوستش بودم توانستم از زیبایی او بهره ببرم. من توانستم دوستان زیادی پیدا کنم و حتی بهتر از آن با او به فروشگاه ها و رستوران ها بروم. اما من در آن زمان در دوران بلوغ حساس به ظاهر به خاطر او عقده حقارت داشتم. با این حال، مصاحبه شوندگان چینی فکر می کردند که تبعیض علیه ظاهر زنان برای فعالیت های اجتماعی غیرعادی است. مصاحبهشونده چینی 3 پاسخ داد: «در چین، توانایی و شخصیت زنان برای موفقیت اجتماعی مهمتر است. البته اگر زیبا باشند خوب است! اما ظاهر زنان تاثیر چندانی در موفقیت آنها ندارد."