آجیل ها فیبر، MUFA و PUFA دارند و SFA کمی دارند. این سایت بسیاری از آنها منابع غنی توکوفرول ها، فیتواسترول ها و اسیدهای چرب امگا 3 (آلفا لینولنیک اسید) هستند. این مواد مغذی ممکن است وضعیت التهابی را بهبود بخشند، کلسترول تام و LDL را کاهش دهند، پراکسیداسیون لیپیدی را کاهش دهند و عملکرد اندوتلیال را تعدیل کنند و در نتیجه اثرات مفیدی بر عوامل خطر قلبی عروقی داشته باشند [52، 53، 84]. آجیل، به ویژه پسته، دارای محتوای ال-آرژنین بالایی است که پیش ساز اکسید نیتریک گشادکننده عروق درون زا است، که ممکن است به واکنش عروقی کمک کند [53]. آجیل همچنین سرشار از آنتی اکسیدان های پلی فنول است که ممکن است با اتصال به لیپوپروتئین ها عمل کند، بنابراین فرآیندهای اکسیداتیو که منجر به تصلب شرایین می شود را مهار می کند. در نهایت، آجیل منبع خوبی از بسیاری از ریز مغذیها هستند که در خطر CVD نقش دارند، از جمله سدیم کم، منیزیم بالا، پتاسیم و کلسیم [53]. این ترکیبات به صورت جداگانه یا ترکیبی نیز پتانسیل تأثیرگذاری بر متابولیسم گلوکز را دارند. در دیابت، لنفوسیت ها بیش از حد واکنش نشان می دهند و مقادیر زیادی گلوکز دریافت می کنند. این افزایش جذب گلوکز توسط لنفوسیت ها ممکن است منجر به بیش فعالی سیستم ایمنی و التهاب شود [85]. کاهش قابل توجهی در فعالیت انتقال گلوکز سلولی (CGT) با مصرف آجیل نیز نشان داده شده است [5].
چندین مکانیسم بیولوژیکی می تواند توضیح دهد که چرا، علیرغم محتوای نسبتاً کالری و چربی، مصرف آجیل با افزایش وزن مرتبط نیست. آجیل سرشار از اسیدهای چرب غیراشباع است که ممکن است اثر ترموژنیک بیشتری نسبت به چربی های اشباع داشته باشد و در نتیجه ذخیره چربی کمتری را به همراه دارد [5]. آجیلها به دلیل چگالی انرژی، فیبر و پروتئینشان نسبت به بسیاری از غذاها سیرکنندهتر هستند و مصرف آنها منجر به کالری کمتری در وعدههای غذایی بعدی میشود [86]. علاوه بر این، تمام چربی موجود در آجیل به دنبال مصرف جذب نمی شود و در نتیجه سهم کالری آنها در رژیم غذایی بیش از حد برآورد می شود [87]. این امر در بادام [88] و پسته [89] نشان داده شده است.
اگرچه چندین مطالعه هیچ تغییر قابل توجهی در پروفایل لیپیدی کلاسیک در نتیجه افزودن آجیل به رژیم غذایی پیدا نکرده اند، خواص ضد آتروژنیک آجیل می تواند نتیجه تغییرات در زیر کلاس های مختلف لیپوپروتئین، از جمله افزایش اندازه ذرات LDL باشد. یک مطالعه متقاطع بر روی 18 فرد مبتلا به هیپرلیپیدمیک که به مدت 6 هفته با گردو (48 گرم) علاوه بر رژیم غذایی معمولشان تغذیه شدند، هیچ تغییری در غلظت کلسترول تام و آپولیپوپروتئین B نداشت [6]. اگرچه هیچ تغییری در این غلظتهای چربی وجود نداشت، اما توزیع زیربخشهای لیپوپروتئین تغییر کرد. افزودن گردو میزان کلسترول را در فراکسیون های کوچک LDL کاهش داد و غلظت آپولیپوپروتئین A-1 را افزایش داد که نشان دهنده کاهش خطر ابتلا به CHD است.
میوه های خشک سدیم بسیار کمی دارند و به ویژه منبع قابل توجهی از پتاسیم و فیبر هستند. بر اساس هر وعده، میوه خشک سنتی می تواند بیش از 9 درصد از ارزش روزانه این مواد مغذی را، بسته به میوه، ارائه دهد. هر دوی این مواد مغذی نقش مهمی در کاهش خطر بیماری های قلبی عروقی، فشار خون بالا و سکته دارند [90-92]. میوه های خشک نیز منابع عالی پلی فنل ها و اسیدهای فنولیک هستند [93]. اینها بزرگترین گروه از ترکیبات زیست فعال گیاهی را در رژیم غذایی تشکیل می دهند و به نظر می رسد که حداقل تا حدی مسئول مزایای سلامتی مرتبط با مصرف رژیم های غذایی فراوان در میوه ها و سبزیجات هستند [94-96].
افزایش مصرف آجیل و میوههای خشک سنتی ممکن است جایگزین مصرف غذاها/میانوعدههای کمتر سالمی شود که دستگاه میوه خشک حاوی سدیم یا قند تصفیهشده بالایی هستند، بار گلیسمی را کاهش داده و احتمالاً بر عوامل خطر قلبی متابولیک تأثیر میگذارد. طیف آنتی اکسیدان های غذایی موجود در آجیل و میوه های خشک (توکوفرول ها، کاروتنوئیدها، پلی فنول ها و اسیدهای فنولیک) ممکن است استرس اکسیداتیو کلی را با از بین بردن یا خنثی کردن گونه های اکسیدان و تقویت دفاع آنتی اکسیدانی درون زا در برابر اختلالات متابولیک کاهش دهد [3، 60]. آجیل و میوههای خشک غذاهای غنی از مواد مغذی هستند که ریزمغذیها و بیواکتیوهایی را فراهم میکنند که به صورت جداگانه با خطر کمتر ابتلا به CVD و اختلالات متابولیک مرتبط هستند. بنابراین جفت شدن این غذاها برای بسیاری از عوامل خطر و مسیرهای فیزیولوژیکی مفید است.
نتیجه گیری
تنها درصد کمی از جمعیت ایالات متحده به طور منظم آجیل درختی یا میوه خشک مصرف می کنند، با این حال آجیل درختی، همراه با میوه های خشک، از جمله غذاهای مرتبط با برخی از بزرگترین تغییرات به سمت نمره بالاتر HEI هستند. همانطور که در دادههای NHANES نشان داده شده است، مصرفکنندگان آجیل درختی و میوههای خشک نمرات HEI حدود 60 داشتند که نسبت به میانگین HEI رژیم غذایی ایالات متحده، که حدود 50 است، بهبود یافته است، اما هنوز جای زیادی برای بهبود وجود دارد. افزایش مصرف میوه های خشک و آجیل درختی، مصرف مواد مغذی و کیفیت رژیم غذایی آمریکایی را بهبود می بخشد.
مصرف هر دو آجیل و میوه های خشک با کاهش دور کمر و BMI همراه است. تعداد محدودی از مطالعات بالینی در مورد کشمش و سلامت متابولیک قلب نشان می دهد که آنها می توانند پاسخ انسولین پس از غذا را کاهش دهند، جذب قند را تعدیل کنند و تأثیر مفیدی بر BP داشته باشند. مطالعات طولی اضافی برای تایید ارتباط مصرف میوه خشک در این پارامترها مورد نیاز است. مجموعه بزرگتری از شواهد نشان می دهد که مصرف منظم آجیل، مانند پسته، به عنوان بخشی از یک تولید میوه خشک رژیم غذایی با چربی متوسط، می تواند اثرات مهمی در کاهش گلوکز و انسولین داشته باشد، پروفایل متابولیک سالم تری را بهبود بخشد، و عواقب متابولیکی خاصی را معکوس کند. -دیابت.